نخستوزیر رژیم صهیونیستی که تا چندی پیش برگزاری انتخابات سراسری دوباره در اراضی اشغالی و انحلال پارلمان رژیم اشغالگر قدس (کنست) را خط قرمز خود تلقی میکرد، اکنون ناچار به تمرکز بر این گزینه شده است. در عین حال نزدیکان نتانیاهو به وی هشدار دادهاند که چنین کاری منجر به ناتوانی وی در تشکیل مجدد کابینه ائتلافی میشود. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه اتخاذ هرگونه تصمیمی در برهه کنونی، حکم پاشنه آشیل کابینه نتانیاهو را دارد. استمرار وضعیت موجود یا برهم زدن پازل سیاسی جاری در تلآویو، هر دو هزینههای قابلپیشبینی و سختی برای نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس خواهد داشت: استمرار وضعیت موجود به معنای باجدهی گسترده نتانیاهو به بنگویر و اسموتریچ و رویگردانی بیشتر ساکنان اراضی اشغالی از نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواهد بود. بنگویر و اسموتریچ بارها تهدید کردهاند که در صورت عدم حمله مجدد به نوار غزه و تشدید منازعات در منطقه، از کابینه کنار خواهند کشید. از سوی دیگر، برگزاری انتخابات زودهنگام نیز برای نتانیاهو هزینههای سختی خواهد داشت: میانگین نتایج نظرسنجیهای صورت گرفته در اراضی اشغالی جملگی بیانگر ناتوانی نتانیاهو در تشکیل مجدد کابینه است. بر این اساس حدود ۶۰ درصد از ساکنان اراضی اشغالی حضور مجدد نتانیاهو در رأس یک ائتلاف سیاسی را بر نتافته و حتی خواستار حذف جریان صهیونیسم ملی و صهیونیسم مذهبی (به رهبری بنگویر و اسموتریچ) از معادلات قدرت در تلآویو هستند. در چنین شرایطی حتی اگر حزب حاکم لیکود بتواند در انتخابات سراسری زودهنگام به حزب نخست تبدیل شود، قدرت تشکیل کابینه ائتلافی را از دست خواهد داد.
نکته دوم معطوف به فرامتن پیام و تهدیدی است که نتانیاهو به صورت غیرمستقیم، اما گویا به بنگویر و اسموتریچ مخابره کرده است. نخستوزیر رژیم صهیونیستی با درز عامدانه خبر «احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام» قصد دارد به دو شریک ائتلافی کنونی خود یعنی بنگویر و اسموتریچ پیام معینی را مخابره کند: اینکه عدم همراهی مطلق آنها با سیاستها و تصمیمات نتانیاهو میتواند منجر به فروپاشی کل کابینه و از دست رفتن همیشگی قدرت به ضرر جریان صهیونیسم ملی و صهیونیسم مذهبی شود. به عبارت بهتر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلاش میکند هزینه مخالفتهای داخلی بنگویر و اسموتریچ را به گونهای افزایش دهد تا آنها را وادار به انتخاب گزینه «بقای حداقلی در قدرت» نماید. با این حال، برخی تحلیلگران امور داخلی اراضی اشغالی میگویند نتانیاهو قدرت مدیریت چنین صحنه و ریسکی را در نهایت نخواهد داشت و باجگیری اعضای کابینه از وی تا زمانی که این مجموعه رسماً سرپا باشد، ادامه خواهد داشت.
قدر متیقن تحولات جاری در اراضی اشغالی مشخص است: نتانیاهو باید میان «شکست سیاسی» و «انتحار سیاسی» یک گزینه را انتخاب کند و گزینه سومی برای وی وجود ندارد. در صورت انتخاب گزینه اول، شکست نتانیاهو روند تدریجیتری پیدا خواهد کرد و در صورت انتخاب گزینه دوم، این روند سریعتر خواهد بود. بنابراین در اصل ماجرا و وقوع آن (شکست قطعی نتانیاهو) تفاوتی به وجود نخواهد آمد.